دیوار، Wall

یه دیوار که از دلم حک کنم روش. A wall to carve in it what goes in my heart.

دیوار، Wall

یه دیوار که از دلم حک کنم روش. A wall to carve in it what goes in my heart.

قبلا این وبلاگ رو ثامن‌بلاگ بود، اما اونا مهمون‌نوازای خوبی نبودن، انداختنم بیرون :))
الان اینجام
من کلا آدم شادیم، اما احتمالا این وبلاگ جدیت و گاها اندوه بسیار داشته باشه و کاربردشم همینه. قراره با «دیوار» حرف بزنم! شاید بعدا یکی پژواک صدامو گرفت :)

I am mainly a silly, happy person, though, this blog has a serious and sometimes sorrowful taste to it. I am supposed to talk to Wall! Maybe somebody gets my echo later.

پیام های کوتاه
آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۱/۰۱
    Help
۰۶
اسفند

و دو مقوله هستند که متفاوتند:

سناریوی اول:

- همه میگن فلانی چقدر ضعیفه! باید برم بدنسازی که کسی راجع بهم چیز بد نگه

سناریوی دوم:

- هیچکی نمیگه فلانی چقدر قویه! باید برم بدنسازی که همه راجع بهم چیز خوب بگن


اولی رو به عنوان حفظ عزت نفس / شخصیت / ... بشناسم

دومی رو به عنوان نیاز به نگاه / توجه / ... بشناسم

  • رضا عساکره
۲۵
بهمن


وی همچنین افزود:

عجب حس نامطلوبیه


اما ز که نالیم که از ماست که بر ماست

  • رضا عساکره
۲۵
بهمن

یه مدت وقتی یه اخلاق بدی می‌دیدم درونم پیدا شده با خودم می‌گفتم «باز خویه که فلان اخلاقو ندارم»

عموما هم اخلاق زشت بعدی که تو خودم می‌یافتم همونی بود که قبلا به نبودش می‌نازیدم



حالا هر وقت به خودم می‌گم «باز خوبه که فلان اخلاقو ندارم» ادامه میدم «اونم پیدا میشه نگران نباش»

  • رضا عساکره
۲۵
بهمن
وقتی دارم یه گندی میزنم و وسطش می‌فهمم که دارم گند می‌زنم خیلی برام سخته که ادامه ندم
و نتیجتا میشه این وضعیت
  • رضا عساکره
۲۲
بهمن
کلی دودوتا چهارتا کن و معیار بچین و اولویت بذار! بعدش می‌بینی که اووووووه چقدر فاصله وجود داره بین تصوراتت و واقعیت

«شایدم من سخت می‌گیرم»

ناراحت نیستما! متعجب و شگفت‌زدم :))
  • رضا عساکره
۲۲
بهمن

آروم آروم! عجله نکن!


Michelle Obama meets Nelson Mandela

Photo: EPA

  • رضا عساکره
۲۱
بهمن
کادو تولدش رو میز شبیه راکت بدمینتون بود
ورش داشت که بازش کنه
سبک بود
گفت احتمالا «شوخی»ـه و یه مگس کشه
یه ذره بازش کرد و یه سری تار روش دید
«یعنی گیتار و ایناس؟»
بعدش که یه ذره بیشتر بازش کرد، به نظر ...

الان همچین حسی دارم :)
  • رضا عساکره
۱۰
بهمن

رفتم برای تولد آبجیم یه چی بگیرم، طرف یه عروسک زپرتی گذاشته جلوم میگه ۷۵ تومن :|

خوب که دقت کردم دیدم مغازه‌ش خیلی جای اسباب‌بازی و اینا نیس بیشتر کادوئه :))) ولنتاینم که هست، الان هر قیمتی بگن ملت مجبور به خریدن

تا الان هیچوقت به این اندازه از سینگلی خودم خوشحال نبودم‌ :)))

  • رضا عساکره
۰۹
بهمن

رفتم گوجه بگیرم برای سالاد،

بانوی مسنی، با اسکناس لوله شده تو دستش به ترکی پرسید: گوجه چند؟

- بش مین حاج خانوم (۵ تومن)

ظاهرا بودجه کافی نبود، منصرف شد.


برم بخوابم ...

  • رضا عساکره
۲۹
دی

آزاد شدم خوشحالم ننه :))

آقا با کسایی درس هم بر میدارین بر دارین، فقط نگین ابطحی بده! خواهشا نگین!


آزاد شدم

  • رضا عساکره