چگونه یک دانشمند جهتدهنده باشیم
به بهانه سیزده به دری که نرفتیم کلی خوابیدم و دنبال یه ویدیویی بودم که حین غذا نگاه کنم. رفتم یوتیوب و خارجکی سرچ کردم «دانشمند جهتدهنده شدن» و دوتا از ویدیوهاشو دیدم و به نظر منطقی بود حرفاشون. اومدم اینجا بنویسم که هم برای خودم یه مرجعی باشه بعدا چکش کنم و هم اگه کسی دوست داشت همچین موضوعی رو یه فاتحهای برای مرده وزندهمون بخونه. صرفا نقل قول کردم اینا رو. کامنتی ندادم. حرفای مخالف حرفاشون هم شنیدم ولی اینجا نیاوردم.
ویدیوی اول (لینک، حدود ۱۵ دقیقه)
سخنران یه استاد مسن و برجسته از دانشگاه هاروارد که حیطهی تخصصیش جغرافیای زیستی، تنوع زیستی و یه مشت چیز دیگهی زیستیه.
- ایشون اول شروع میکنه و میگه که آره زور خودتونو بزنید و اینا که جهان بدطوری بهتون محتاجه. رشد نمایی علم یه مدت دیگه کند میشه اما به شما ربطی نداره فعلا فعلاها که عمر شما قد میده قراره رشد کنه.
- فرمود که علم یه مدت دیگه میشه یه شبکه از رشتههای مختلف و اینا فلذا نباید تنها رو رشته خودتون تمرکز کنید که یه گستره از علوم دور و نزدیک به رشته خودتون رو هم پیگیر باشید.
- فرمود که اگه ریاضیتون خوب نیست نترسید. دانشمندای عالی زیادی بودن که ریاضیشون خوب نبود. از طرفی تو هر سنی میتونید یاد بگیرید. من ۳۲ سالهم بود که رفتم درس حسابان برداشتم و یه سری از همکلاسیام بچههای کارشناسیای بودن که بهشون زیست تکاملی یاد میدادم. و به خاطر داشته باشید که خیلی راحتتره که غیرریاضیدانا یه همکار ریاضیبلد پیدا کنن تا اینکه ریاضیدانا یه غیرریاضیدانی پیدا کنن که بتونه از نظریههاشون استفاده کنه
- فرمود که برای هررررر شخصی در هرررر سطحی از دانش ریاضی، یه حیطهای از علم هست که میتونه توش موفق باشه.
- فرمود که برید سراغ حیطههای علمیای که تراکم جمعیتش کمترتره. یه معیار برای سنجش فرصت موفقیت، تعداد آدمای موجود تو فیلده. این به این معنی نیست برید سراغ یه سری حیطهی مصیبتزده و متروکه. اتفاقا جایی برید که یه سری مرشد خوب و رفیق راه قوی همراهتون پیدا کنید. اما سراغ حیطههایی برید که هنو معروف نشدن. برخلاف شعار معروف نظامیها که میگن «به سمت صدای اسلحهها(میدون جنگ) حرکت کنید» تو علم «مخالف جهت صدای اسلحهها حرکت کنید». جای اینکه به یه دعوای شده ملحق بشید، دعوای خودتونو شروع کنید. تو این حیطهها میتونید تو زمان کم به یه شخصیت بانفوذ و مقتدر علمی تبدیل بشید.
- فرمود که دو جور نحوه پژوهش داریم. یه جورش اینه که یه سوالی مطرحه و ملت میفتن دنبال راهحلش. یه جورشم اینه که سوالی مطرح نیست خودت پا میشی اینقدر تو اون علم ول میگردی که یه سری الگوهای بامزه پیدا میکنی و سوال میتراشی. یعنی دیگه دنبال جواب نمیگردی. دنبال سوالی میگردی که بیرزه براش دنبال جواب بگردی. فرمود که برای هر سوالی، یه سری پدیدهها هست که توی به جواب سوال رسیدن خیلی مناسبن. و برای هر پدیدهای یه سری سوال هستن که این پدیدهها بهترین چیزن برای فک کردن به این سوالا. بهشون فک کنید.
بعدم یه مشت حرف انگیزشی دیگه زد که آره بشینید درستونو بخونید خلاصه.
ویدیوی دوم (لینک، حدود ۱۵ دقیقه)
سخنران یه استاد جوون و برجستهی ژنتیک از دانشگاه کنته.
اول میاد میگه که معیارایی که یه دانشمند رو بهشون میگیم موفق چیه. اینا رو نام میبره:
سرمایهای که جذب میشه
کمیت و کیفیت پژوهشهاش
تاثیر صنعتی و اجتماعی یافتههاش
عرضه و رضایت شاگردایی که تربیت کرده
بعد میاد یه سری دستورالعمل میده که به افزایش این فاکتورا کمک کنه. اینکه هر دستورالعمل به چه فاکتور یا فاکتورایی مربوطه رو هم فکر کنید بهش جالبه. اینا رو تیتروار گفت برا همین منم تیتروار مینویسم:
بهترین روش انجام پژوهش، انجام پژوهشه. زیاد فک نکنید بشینید انجام بدید یاد میگیرید کمکم.
وقتی فرصت در میزنه، بدو درو با کن عزیزم یه نگاه به ما کن عزیزم، نمیدونم چیچی کن عزیزم
آدمای درست حسابی دور خودتون جمع کنید
دانشتون مهم نیست. خلاقیت و ایدههاتونه که مهمه
همیشه یه چیزی بیارید به مهمونی (اگه یه کمکها/همکاریهایی میخواید خودتون هم یه سری کمک و همکاری پیشنهاد بدید)
سایز اسلحهتون (سرمایه جذبشده برای حمایت از پژوهشتون) مهم نیست. نحوه و زمان شلیک مهمه.
اگه از اوضاع راضی نیستید تغییرش بدید. نمیتونید تغییر بدید یه کار دیگه کنید. هر غلطی که میکنید خواهشا غر نزنید.
از شکستا ناراحت نشید، بررسیشون کنید که چی شد که اینطوری شد. اتفاق بود یا حادثه؟ ها؟ اتفاق یا حادثه؟ (یهو یاد این آهنگ کیوسک افتادم که نمیدونم اسمشم چیه)
مسیر عموما لذت بخشتر از هدفه پس حالشو ببرید
با آدما نایس رفتار کنید و گنداخلاق نباشید
و Nil carborundum illegitimi
راستی انگار اگه سرچ کنید Advice to young scientists هم به اطلاعات خوشجل و موشجلی بر میخورید
- ۰۰/۰۱/۱۳